به گزارش «نماینده»، دهمین قطار مجلس با تمام حواشی خود ازجمله تشکیل ۳ فراکسیون تا دیر وارد عمل شدن به موضوعات مختلف کشور در حال رسیدن به ایستگاه پایانی خود است. مجلسی که در خرداد ۹۵ آغاز به کار کرد و اکنون بهروزهای پایانی خود در سال ۹۹ نزدیک میشود. با توجه به نزدیک شدن بهروزهای پایانی مجلس دهم و ارزیابی کارنامه این مجلس، با محمدجواد ابطحی، نماینده مردم خمینیشهر و عضو فراکسیون نمایندگان ولایی در مجلس شورای اسلامی به گفتگو نشسته است؛ که در ادامه مشروح آن را میخوانیم.
اکنون شاهد به پایان رسیدن مجلس دهم هستیم از کارهای پایانی مجلس در این روزها بگویید؟
اکنون در مجلس ۲۴۰ طرح و لایحه و قوانین اعاده شده از شورای نگهبان موجود است که باید به نوبت به آنها رسیدگی بشود. به غیر از این طرحها، گزارشهای هر کمیسیون هم باید در صحن علنی قرائت بشود ولی متأسفانه با تعطیلاتی که در کشور به دلیل کرونا ایجاد شد بنده فکر نمیکنم درجلسات آینده هم بتوانیم به این طرحها و لوایح رسیدگی شود.
لابی گری نمایندگان در اولویت بندی طرح های مجلس
ما شاهد هستیم که در مجلس برخی طرحها با اولویت کشور و جامعه پیش نمیرود دلیل آن چیست؟
در اولویتبندی طرحها و لوایح متأسفانه در مجلس شاهد لابیگری برخی از نمایندهها هستیم. امضای ماده ۱۰۰ آییننامه داخلی جمع میکنند و یا با هیئترئیسه تماس میگیرند تا طرح خود را در اولویت قرار بدهند. من معتقدم این فرمانی که برای تنظیم اولویت در مجلس وجود دارد فرمان درستی نیست. آنچه مردم از ما نمایندهها انتظار دارند و واقعیتهای جامعه نشان میدهد با آنچه در مجلس در جریان است کاملاً متفاوت هست. مثلاً دستور جلسه هفته گذشته صحن علنی مجلس طرح دوفوریتی اصلاح قانون انتخابات بود که به عقیده من این طرح فوریتی نداشت. ولی خب نمایندگان و هیئترئیسه این موضوع را در دستور کار قرار داده بودند. توجیه هیئترئیسه هم این است که، چون نمایندگان رأی دادند که در اولویت قرار بگیرد هیئترئیسه هم مجبور است طبق آییننامه عمل کند.
ماده یک طرح اصلاح انتخابات فعلاً تصویبشده است و فکر میکنم هفتههای آینده هم گرفتار این طرح هستیم درحالیکه طرح استفساریه استخدام حقالتدریسیها که از شورای نگهبان اعاده شده است و ۵ دقیقه زمان هم برای رأیگیری نیاز ندارد در دستور کار قرار نمیگیرد و ۳۰ هزار نفر هر هفته منتظر هستند که این مورد در مجلس اتفاق بیفتد، ولی هر بار ناامید برمیگردند. فارغ از این طرح، طرحهای دیگری هم در مجلس هست که اولویت آن بالاتر از طرح اصلاح انتخابات هست.
مجلس دهم نتوانست دغدغه مردم را بفهمد
علت کم جلوه شدن مجلس دهم در نزد افکار عمومی چیست؟
مجلس در نظر افکار عمومی کمفروغ شده است. علت آن عملکردهای ضعیف در بحث قانونگذاری و نظارت است؛ وقتیکه مردم، صاحبنظران و کارشناسان مشاهده میکنند که اولویت امروز کشور مسئله اقتصاد یا بحث نحوه تنظیم بودجه است وباید یک تحولی در ساختار بودجهای کشور ایجاد بشود، ولی این کار در مجلس صورت نمیگیرد. یا در بحث نظارت زمانی که مجلس قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان را تصویب میکند باید دنباله آن برود و ببیند که آیا این طرح اجرا شده است یا نه و دلیل اجرا نشدن آن چیست؟ یا در بخشهای مختلف بودجهای و هزینه اعتبارات نظارتهای خوبی صورت نگرفته است و این مجلس نتوانسته است فسادها را شناسایی و با آن برخورد کند. خب! وقتی مردم این انفعال را میبینند حق دارند که بگویند این مجلس کارایی لازم را نداشته است.
از سوی دیگر مجلس اقدامات خوبی هم داشته است. مثلاً در این مجلس برنامه ششم توسعه تصویب شد یا قوانینی مانند: قانون هوای پاک و..، ولی خب این اقدامات برای مردم ملموس نیست یا در بخش نظارت و تحقیق و تفحص یا گل سرسبد همه بحث استیضاح و سؤال از وزرا بود که هر موقع این مورد در مجلس رخ میداد ما شاهد هیچ اتفاقی نبودیم و فقط این اقدام وقت مجلس را میگرفت. بدینصورت مجلس نتوانست ذهنیت خوبی نزد مردم داشته باشد.
چرا باید ما در این هفتههای پایانی مجلس دهم شاهد این طرحها باشیم که هیچ دردی از مردم دوا نمیکند؟
متأسفانه در دو، سه هفته پایانی مجلس دهم شاهد اتفاق افتادن چنین مسائلی هستیم. این درحالیکه است که اکنون مباحث مختلفی و مهمی ازجمله وامها، ارزهای گمشده و مسئله اقتصاد و کرونا در کشور وجود دارد، ولی مشاهده میکنیم اولویت نمایندگان مردم اصلاح قانون انتخابات و شفافیت آراست! که این طرحها اصلاً به درد الان نمیخورد.
زمانی که خود من در مجلس فریاد زدم و گفتم که با ارز ۴۲۰۰ تومانی درحالیکه وارد گردن کالاهای غیرضروری (کش شلوار، غذای سگ و گربه، دسته بیل) به کشور هستند، ولی هیچکسی توجه ای نکرد الان که گزارش دیوان محاسبات قرائت شده است خیلیها به من میگویند شما آن روزها میگفتید و جواب من هم این بود که هیچکس همراهی نکرد و الان شاهد چنین تخلفاتی هستیم.
چرا مجلس دهم بیشازحد با دولت تعامل میکرد به یک نوعی وکیل الدوله بود تا وکیل ملت؟
تعامل با دولت خوب است، ولی اینکه زیر بلیت دولت برویم خوب نیست. مجلس خود یک قوه مستقلی است و باید با قوه دیگر تعامل داشته باشد، ولی معامله و زدودند نکند. متأسفانه برخی از نمایندگان مجلس فعلی با دولت معامله داشتند و به نوعی وکیل الدوله بودند تا وکیل ملت.
من یک بار به آقای لاریجانی گفتم که ما نمایندگان به آئین نامه قسم نخوردهایم، ولی شما به آییننامه قسم خوردهاید، ولی برخلاف آئیننامه عمل میکنید و اقداماتی در جهت کمک به دولت انجام دادهاید و بهجای یک گوسفند باید یک گله را قربانی کنید تا کفاره قسمهایتان را بپردازید.
مثلاً هیئترئیسه باید بیطرف باشد، ولی شاهد این موضوع نبودیم و هر مسئله بهزعم خود درست بود انجام میداد مثلاً در رأیگیریها اعضای هیئترئیسه گزینه دو یا چهار را نشان میدهند. یا در مسئله قرائت گزارش پرونده حسین فریدون در صحن این گزارش حتی چاپ شد و در دستور کار هم قرار گرفت، ولی بهصورت نامشخص از دستور خارج شد.
من معتقد هستم که مقصر این موضوع خود نمایندگان هستند چرا که هیئترئیسه را خود همین نمایندگان انتخاب میکنند. چرا باید به وعدههای منطقهای، نژادی و زبانی رأی داد بلکه باید به دانش و توانایی شخص نگاه شود و رأی داده بشود متأسفانه میبینیم کسی مادامالعمر عضو هیئترئیسه است. خب! کارنامهاش چی بوده است که چندین سال در هیئترئیسه است؟ بله! آدم خوبی هست و تعاملش با نمایندگان عالی است، ولی این شاخصه نمیشود که به وی رأی داد.. حالا این شخص بهعنوان هیئترئیسه انتخاب میشود و در ادامه یک اخطار قانون اساسی داده میشود رئیس مجلس که خود حقوقدان نیست پس باید از یک حقوقدان همانند آقای رحیمی بپرسد. ایشان میگوید به نظر من وارد نیست آییننامه هم گفته کافی است. اینکه جواب نشد به نظر من وارد نیست بلکه باید با پشتوانه علمی و منطقی صحبت کرد نه اینکه نظر شخصی خود را بازگو کرد. اینیک دیکتاتوری محض است که خودمان ایجاد کردهایم.
این مورد را علنی هم گفتهام الآن هم میگویم نقش رئیس مجلس سخنگو است نه فرمانده یا لیدر، متأسفانه از نظر من هیئترئیسه این مجلس نمره قابل قبولی نمیگیرد. بله، زحماتی کشیدهاند و از آنها تشکر میکنیم، ولی وظیفهشان بوده است.
چرا در شرایط بحرانی کشور ما شاهد تعطیلی مجلس بودیم به جای آنکه در خط مقدم باشد؟
سؤال خود من هست که چرا مجلس تعطیل شد؟ آیا نمیتوانستیم در مسائل کرونا و کشور به نحوه احسن عمل کنیم؟ قانون اساسی میگوید هیچگاه و در هیچ زمانی مجلس نباید تعطیل بشود. بله درست است. در شرایط خاص هستیم، اما آیا نمیشد تدبیر لازمی صورت گیرد و به طور دیگری عمل شود؟
اکنون که به مجلس میرویم حدود ۱۹۰ یا در نهایت ۲۰۲ نفر در مجلس حاضر هستند. مابقی نمایندگان یا در فکر جابهجایی و مأموریتهای اداری جدید هستند یا کارهای شخصی خود و اصلاً به این مجلس امیدی نیست که بخواهد گرهای از کارهای مردم باز کند.
مجلس یازدهم درگیر حاشیه نشود بهترین مجلس میشود
چه توصیهای به نمایندگان مجلس یازدهم دارید؟
من معتقدم اولویتی که مجلس یازدهم دارد این است که مجلس را باید به جایگاه اصلی خود برگرداند و اتفاق افتادن این اقدام هم ابتدا از آییننامه داخلی مجلس شروع میشود. یعنی باید یکخانه تکانی اساسی در این آییننامه صورت بگیرد. چرا این حرف را میزنم، چون این آییننامه باعث فشل شدن نظارت و قانونگذاری شده است و در عوض اختیارات رئیس مجلس را بیجهت زیاد کرده است.
نکته دوم این است که مردم از نمایندگان شفافسازی میخواهند. یعنی باید از مجلس ششم تا دهم تحقیق و تفحص لازمی صورت بگیرد و باید آرای نمایندگان شفاف شود یا در بخشهای مختلف مجلس چه فعالیتهایی صورت گرفتهشده و چه فعالیتهایی مخدوش بوده است که دیگربار اتفاق نیفتد.
موضوع دیگر بحث انتصابات در مجلس بود که این خود یک موضوعی مفصل است که باید بررسی شود و دیده شود که آیا در این بخش تخلفی صورت گرفتهشده است یا نه؟
باز تکرار میکنم مجلس باید به جایگاه اصلی خودش برگردد یعنی حرمت امامزاده با متولی است. پس مجلس یازدهم باید از خودش شروع کند. یعنی اگر شفافیت را از دستگاههای دیگر مطالبه کرد باید ابتدا خود او شفاف باشد.
طرح شفاف شدن آرای نمایندگان که باز در مجلس مطرح شده است بنده مخالفت نکردم و این طرح را امضا کردم، ولی این شفافیت آرای نمایندگان دومرتبه در این مجلس مطرح شد، ولی هر دو بار رد شد. سؤالی که هست چرا این طرح برای مجلس فعلی بد بود، ولی برای مجلس آینده خوب است؟ بعضیها میگویند نمایندگان فعلی، چون دورهشان تمامشده است میخواهند برای مجلس بعدی این اتفاق بیفتد مثالی هست اینجا که میگوید مرگ خوب است، اما برای همسایه. (با خنده)
اگر مجلس یازدهم دچار حاشیه در درون خود نشود من مطمئن هستم که این مجلس میتواند در تمام عرصهها موفق شود.
نماینده باید در طی این ۴ سال، خود را وقف مردم کند و خدمتگزار ملت باشد نه اینکه فلان جا برود و فلان شرکتی را ایجاد کند اگر به فکر این موارد باشد از کار اصلی خود یعنی نمایندگی مردم بازمیماند.
نکته بعدی اینکه استقلال خود و رأی خود را به هیچچیزی و هیچکسی نفروشد و اگر دید قانونی به ضرر مردم هست به آن رأی ندهد اگرچه جناح یا گروهش از آن خواسته باشد، زیرا این نماینده سوگند خورده است و باید پایبند به سوگندش باشد. نماینده باید شجاعت داشته باشد و انقلابی باشد واقعاً این مجلس ثمره خون شهدا و انقلاب ماست. اگر قرار باشد کسی وارد آن بشود و پایبند به آرمانهای انقلاب و نظام نباشد این معلوم است که ضربه خواهد زد. متأسفانه ما سالیان متمادی شاهد ورود چنین افرادی به مجلس هستیم. به نظر من نظارت استصوابی شورای نگهبان باید تا پایان دوره نماینده برقرار باشد تا نمایندهای دست از پا خطا نکند و اگر در سال سوم خود خطایی انجام داد اعتبارنامهاش لغو شود والا هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان هیچ تأثیری در کنترل نمایندگان ندارد. زیرا این هیئت هم از درون همین نمایندگان است و با لابی میتوان همهچیز را سرپوش گذاشت. به یک نوعی رفتار هیئت نظارت بر نمایندگان مثل کیسهکشی میماند که پشت هم را کیسه میکشند.
من معتقدم که این چیزی که ما درست کردیم بهعنوان هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان نمیتواند پاسخگوی مطالبات مردم مخصوصاً مقام معظم رهبری باشد که روی این مورد تأکید زیادی داشتند. باید یک سازمان مستقلی تشکیل بشود و یا بهترین گزینه همان شورای نگهبان است. چرا بگذارند کسی که فاسد است تا ۴ سال نماینده باشد هر جا فساد کرد یقهاش را بگیرند. به عقیده من هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان هیچ کاری نمیتواند انجام بدهد.
نظر شما